حرف دینمون

حرف دینمون

به امید روزی که در همه جنبه های زندگی مان حرف خدا را در نظر بگیریم

طبق آیه 34 سوره نساء مرد در صورت نافرمانی می تواند زن را کتک بزند آیا این عدالت است؟ چگونه اسلام اجازه داده که مرد زن را کتک بزند و به او ستم کند؟ این پایمال کردن حقوق زن است و اسلام حقوق زن را نادیده می گیرد

غیرت زن

۰۹
مرداد

با توجه به حکمت 124 نهج البلاغه که غیرت زن را کفر و غیرت مرد را ایمان می داند لطفا توضیح دهید که چرا غیرت زن کفر تلقی شده و آیا غیرت ورزی برای زنان بد و مذموم است؟ آیا زن حق ندارد در مورد ازدواج مجدد همسرش عکس العمل نشان دهد؟

در مورد تعدد زوجات و جواز ازدواج مجدد برای مرد و ضرورت وجود این حکم در مطلب «چرا مرد می تواند چهار زن داشته باشد؟» به طور مفصل بحث شد و در این مطلب از ذکر آن صرف نظر شده و شما را به آن مطلب ارجاع می دهیم که خواندن آن مفید فایده خواهد بود ان شاء الله

به طور کلی غیرت زن نسبت به شوهرش را می توان به دو دسته تقسیم کرد:

طبق آیه 3 سوره نساء مرد حق دارد 4 زن داشته باشد آیا این توهین به زن نیست؟ اسلام با این حکم به نفع شهوترانی و هوسرانی مردان حکم داده و زنان را بازیچه آن ها قرار داده است آیا این عدالت است که اسلام به مرد اجازه می دهد چند همسر داشته باشند؟ اگر قرار است مردان چنین اجازه ای داشته باشند پس چرا زنان نمی توانند چند شوهر داشته باشند؟

 

اگر ما قصد داریم در زندگی همانطور باشیم که خدا می خواهد باید به دستورات خداوند که شامل باید ها و نباید هایی است و در چهارچوب دین تعریف شده عمل کنیم و در این زمینه از هر وسیله ای که می تواند ما را در این راه یاری دهد کمک بگیریم یکی از راه هایی که که می توانیم از آن کمک بگیریم محاسبه و مراقبه است که در قرآن و احادیث توصیه های بسیار موکَّدی نسبت به آن صورت گرفته است

حتما شما هم این جمله ی کلیشه ایِ رایج را شنیده اید که زن در غرب به یک کالا تبدیل شده است اما آیا واقعا زن در غرب به یک کالا تبدیل شده است؟ اگر این طور است چرا؟ مگر نه این است که زن در غرب دارای آزادی اجتماعی است؟ پس چرا می گویند در غرب زن به یک کالا تبدیل شده است؟ یا چرا می گویند امروز زن به آلت دست گردانندگان نظام سلطه تبدیل شده؟

اتْلُ مَا أُوحِی إِلَیکَ مِنَ الْکِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَاللَّهُ یعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ(العنکبوت/45) آنچه را از کتاب (آسمانی) به تو وحی شده تلاوت کن و نماز را برپا دار که نماز (انسان را) از زشتیها و گناه بازمی‌دارد و یاد خدا بزرگتر است و خداوند می‌داند شما چه کارهایی انجام می‌دهید

در این آیه به دو اثر از آثار مهم نماز اشاره شده است و آن ها عبارت اند از:

1 - باز دارندگی نماز از بدی ها

2 - ذکر و یاد خدا

           

چرا با وجود این همه فقیر در کشور خودمان ما به کشور های دیگر کمک می کنیم؟ اصلا چه لزومی دارد که ایران در عراق و سوریه حضور نظامی پیدا کند یا به حزب الله لبنان و حماس در فلسطین و یمنی ها کمک کند؟ چرا دولت به جای اینکه به آن ها کمک کند اوضاع کشور خودمان را سرو سامان نمی دهد؟

ممکن است این سوال برای بعضی پیش بیاید که چرا فقط مردان باید نگاه خود را کنترل کنند؟ یا اینکه چرا ما مردان باید نگاه خود را کنترل کنیم در حالی که زنان حجابشان را رعایت نمی کنند؟ یا اینکه اصلا چرا باید نگاه خود را کنترل کرد و اگر نگاه خود را کنترل نکنیم چه می شود؟

البته قبل از شروع بحث این نکته ضروری است که کنترل نگاه به مردان اختصاص ندارد و طبق آیه 31 سوره نور زنان هم باید نگاه خود را کنترل کنند (مانند حجاب و پوشش که هم برای مردان هم زنان لازم است) اما چون این مسئله برای مردان ضروری تر است (زیرا مردان از راه نگاه بسیار بیش از زنان تحریک می شوند)(مانند مسئله حجاب که بنابر دلایلی برای زنان لازم تر و مورد تأکید تر است که در مطلب «چرا فقط زن ها حجاب داشته باشند» مورد بررسی قرار گرفت) ما در این مطلب بیشتر مردان را خطاب قرار می دهیم

آیا پوشیدن جوراب نازک اشکال دارد یا نه؟ آیا اگر جوراب نازک بپوشیم حجاب ما مشکل پیدا می کند؟ و اینکه آیا اصلا پوشاندن پا جزو حدود حجاب است؟

 

در مورد حجاب مطالبی در وب سایت مطرح و گذاشته شد اما بنابر اهمیت فوق العاده موضوع جوراب نازک و اینکه متاسفانه مشاهده می کنیم که این موضوع هم از سوی زنان بی حجاب یا بد حجاب و هم از سوی زنان معتقد به حجاب محل کم کاری است بر آن شدیم تا موضوع را مستقلا با بررسی دلایل، روایات و احکام فقهی طی یک بحث جامع و کامل بررسی کنیم و متاسفانه از دلایل عمده ی اینکه در بین خانم های مذهبی شاهد این کم کاری هستیم نا آگاهی خانم ها از موضوع است لذا شما را به خواندن این مطلب دعوت می کنیم: 


داستان جنگ بدر

بدر نام سه غزوه در صدر اسلام است: بدر اولى یا غزوه سَفَوان، بدر کبرى یا بدرالقتال و بدر‌الموعد؛ ولى اگر به صورت مطلق به کار رود، مورد دوم منظور است